نامبر وان - مجله اینترنتی سرگرمی

نامبر وان مجله سرگرمی ، تفریحی،علمی،و...

نامبر وان - مجله اینترنتی سرگرمی

نامبر وان مجله سرگرمی ، تفریحی،علمی،و...

نامبر وان - مجله اینترنتی سرگرمی
با سلام
به وبلاگ من خوش اومدین !

دوستان هر چقدر خواستید میتونید از مطالب کپی کنید ،فقط اینکه اگر لینک ما رو بزارید مشکلی پیش نمیاد و هممون راضی میشیم !

باتشکر
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
© کپی برداری از تمامی مطالب سایت آزاد میباشد فقط آدرس وبلاگ را حتما بیان کنید.

۴۵ مطلب با موضوع «طنز» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۳۰ ق.ظ

واسه ما ریخته

ساعت ۸ صبح همراه اول میخواد میلیونرم کنه
ساعت ۱۰ بانک پارسیان با اصرار میخواد یه لکسوس بهم بده
ساعت ۱۲ بانک پاسارگاد میگه بیا یه آپارتمان تو شمال تهران بهت بدیم
ساعت ۲ برنج آوازه اس داده که ۲۵۰ میلیون بهت بدم واست کافیه دادا ؟
ساعت ۴ رب یک و یک گفت بیا یه سفر دور دنیا ببرمت حالشو ببری
ساعت ۶ دنت تصمیم گرفته ۳ تا از آرزو های بزرگ منو برآورده کنه
ساعت ۷ هم که از سر کار تعطیل میشم بی اعتنا به اس های رگباری همراه اول
که التماسم میکنه داداش بیا یه ۲۰ میلیون همینجوری بهت بدم
دست میکنم تو جیبم ببینم کرایه تاکسی تا خونمو دارم یا نه
بعد که میبینم ندارم راهمو میکشمو پیاده میرم خونه !
اینجور آدم قانع و چشم و دل سیریم من . . .
وگرنه واسه ما که همینجوری ریخته

۰ نظر ۲۰ شهریور ۹۳ ، ۰۲:۳۰
مدیریت سایت
چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۵۱ ب.ظ

جوک جدید 12

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺮﺵ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﺷﻪ

.

.

.

ﻣُﺮﺩ !






تو زندگیت مثل درخت فندق باش…
یادم نیس چرا ولی حالا تو باش ضرر که نمیکنی !!





کارمند تازه وارد به مدیر: جناب ، من هرچی در یخچال اداره میزارم سریع خورده میشه ( پنیر” نون” گردو” حلوا” و… ) !
برای صبحونه فردای خودم چیزی باقی نمیمونه !
مدیر: آقای محترم لطفا فامیلتونو روش بنویسید.
کارمند: فامیلم "صلواتیه" روی همه شون نوشتم!





مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغ هایش گذاشت ،
عقاب که بزرگ تر شد ،
جوجه مرغ ها رو خورد و کمی بعد خود مرغ ها رو هم خورد.
سپس پر کشید و به آسمان رفت ،
هم به ریش پیرمرد خندید و هم گند زد به داستان آموزنده ما  !! بی شرف !





یه بار چینیه میشینه جلوى آینه
هرچى شکلت درمیاره تصویرش تو آینه تکون نمیخوره
بعد متوجه میشه آینه نیست، داداششه که روبروش نشسته !

۰ نظر ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۵۱
مدیریت سایت
چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۴۸ ب.ظ

ایوب و لقمان با اینترنت ایران

روزی ایوب و لقمان خواستند دقایقی با اینترنت ایران مشغول باشند.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

بعد از ده دقیقه ایوب صبرش را از دست داد لقمان هم ادبش را !!

۰ نظر ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۴۸
مدیریت سایت
پنجشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۳۴ ق.ظ

جوک جدید 11

کشته شدن 12 نفر در اروپا به سبب گرمای 36 درجه !!!
اونوقت تو همین کویر مردم تو دمای 50 درجه
میشینند تو حیاط خونشون چایی فوت میکنند که خنک شه !
یه همچین ملت پوست کلفتی هستیم ما




دختـــره رانی خریده
گوشه رانی نوشته بوده "اصل"
اونم با ماژیک زیرش اصل داده !




با داداشم دعوام شده بود ،
بابام اومد بهم گفت بیخیال برو باهاش آشتی کن
منم بهش گفتم لازم نکرده ، گور بابای خرش !
.
.
.
.
دکترا میگن با یه پلاتین و 1سال صبر کردن
احتمال اینکه دستم دوباره حرکت کنه هست !




یارو میره خونه دوستش مهمونی
دوستش مرغشو میکشه.....یارو میگه : زحمت کشیدی!
دوستش میگه: چه زحمتی؟ چهارتا شو سگ خورده یکیش هم تو بخور!




مورد داشتیم اسید پاشیدن به صورت دختره
ولی هیچیش نشده
لامصب آرایش نیس، ایزوگام شرقه، نم پس نمیده !




ﭼﻨﺪﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ همسایه ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺮﻍ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﻏﻪ ﭼﺮﺑﯽ ﺩﺍﺭﻩ؟
ﻣﯿﮕﻪ ﻣﺮﻏﺎﯼ ﻣﺎﺩﻩ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻦ !!
۱ نظر ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۳۴
مدیریت سایت
دوشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۱۱ ب.ظ

جامه ی عمل

ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﺟﺎﻣﻪ‌ی ﻋﻤﻞ ﻣﯿﭙﻮﺷﻮﻧﻦ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﻦ ﺣﺘﯽ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﯾﻪ ﺷﻮﺭﺕ ﭘﺎﺵ ﮐﻨﻢ!

همینجور داره لخت میچرخه !

۰ نظر ۱۰ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۱۱
مدیریت سایت
دوشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۰۹ ب.ظ

مادر شوهر و عروس

ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻮﻫﺮ ﻫﺎ ﻣﯿﮕﻦ:
ﻋﺮﻭﺱ ﻣﺜﻞ ﻟﯿﻤﻮ ﺷﯿﺮﯾﻨﻪ
ﺍﻭﻟﺶ ﺷﯿﺮﯾﻨﻪ، ﺁﺧﺮﺵ ﺗﻠﺨﻪ...!!
.
.
.
.
.

.

.

ﻭﻟﯽ یکی نیست بهشون بگه خب خانوووووم محترم
ﻟﯿﻤﻮ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﺩ ﺑﻪ ﺟﯿﮕﺮﺵ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ !!

۰ نظر ۱۰ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۰۹
مدیریت سایت
سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۵ ب.ظ

عکس نوشته 1

که چی مثلا؟



ما که پولشو نداریم از یه روش دیگه برای در اوردن اشکش استفاده میکنیم !



روزه !



گل ملی



واقعیت این صحنه یافت شد !



کپی برداری



اینم از لودر محلمون



واقعیت از آنچه شما میبینید ، داغون تر است !



۷ نظر ۲۴ تیر ۹۳ ، ۱۴:۴۵
مدیریت سایت
چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

جوک جدید 10

درسته که ما روزه نمیگیریم
ولی دیگه اینقدر هم کافر نیستیم که اگه واسه افطاری جایی دعوت شدیم نریم !
منتظر تماس سبز شما هستیم !




یه شخصی گفته : 95% خانم ها به حجاب اعتقاد دارن. فک کنم این 5% باقیمانده، اددلیست من تو فیسبوک باشن ^_^




چند وقتیه که ذهنم بد جوری درگیره این ماجراست که
.
.
.
.
.
.
تنگه هرمز جداً تنگه یا ادای تنگا رو در میاره؟!




الان چندروزه
همش تو این فکرم که
حضرت نوح
چطور \"میگ میگ\"رو گرفت
و سوار کشتی کرد..؟؟؟




یه مطلب خوندم راجع به روشهای صحیح مسواک زدن ،
کلی توضیح داده بود بعد نوشته بود مسواک رو با “زاویه ۴۵ درجه ” روی دندونها بکشید !
من الان نقاله تو دهنمه ولی مسواکو نمیتونم حرکت بدم ، کمکم کنید !




ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺗﻮ ﮐﻼﺱ ﺁﻣﻮﺯﺷﮕﺎﻩ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ
ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ :
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ ﯾﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻭﺷﻨﻪ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺳﺘﺎﺭﺕ ﻧﺰﻧﯿﻢ؟؟؟؟؟ !!!
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻃﺒﻖ ﮔﺰﺍﺭﺷﺎﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ
ﺁﻣﻮﺯﺷﮕﺎﻩ ﺟﻮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻩ .......
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺍ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ !




ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺷﺪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻦ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺷﻤﺎ یه ﺩﺭﺻﺪ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ
ﺗﯿﺘﺮﺍﮊ ﻣﺎﻩ ﻋﺴﻞ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﺍﺩﻥ ﺷﻬﺮﺍﻡ ﺷﺐ ﭘﺮﻩ
ﺑﺨﻮﻧﻪ
!!!!
ﺍﯾﻮﻝ ﺍﯾﻮﻟﻪ ؛ ایول ؛ ﺭﻣﻀﻮﻥ ﺧﻮﺵ ﻫﯿﮑﻠﻪ ؛ ایول

ﺯﻭﻟﺒﯿﺎ ﻣﻌﻄﺮﻩ ؛ ایول ؛ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭﻩ ؛ ایول




ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﻠﯿﺲ ﺟﻠﻮﺷﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﮐﯽ
ﺑﺎﺷﻦ؟؟؟؟
ﺳﺮﺷﻮ ﻣﺜﻞ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺘﻮ ﮔﻔﺖ .....
.
.
.
.
ﺍﯾﻦ ﺑﯿﮋﻥ ﺭﻓﯿﻘﻤﻪ
ﺯﯾﺮ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ
ﯾﮏ ﮐﻤﻢ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩﻩ

۱ نظر ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۶:۰۰
مدیریت سایت
چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ب.ظ

داستان طنز شیخ و مریدان

ﺭﻭﺯﯼ ﺷﯿﺦ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭼﻨﺪ ﺗﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﻏﻨﯽ ﻭ ﻣﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﺵ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﮐﺎﺝ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺩﻭﺭ ﺩﻭﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪﯼ.
ﺗﯿﭗ ﺧﻔﻦ ﺷﯿﺦ ﺑﺎﻋﺚ ﺟﻠﺐ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﻓﺎﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﻣﺤﻔﻞ ﺩﻭﺭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﻧﺎﮔﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺷﯿﺦ ﺑﻪ (ﺩﺍﻓﯽ ﺍﺳﻤﯽ) ﺍﻓﺘﺎﺩ!
ﭘﺲ ﺷﯿﺦ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﺮﻗﯽ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﻣﺮﯾﺪ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﺪﺍﺩ ﻭ ﭼﺸﻤﮑﯽ ﻋﺎﺭﻓﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻠﻮﺹ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪﯼ!
ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺧﻨﺪﻩ ﻣﻠﯿﺤﯽ ﺑﻪ ﺷﯿﺦ ﻧﺜﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ! ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎ ﺑﺎﻭﺭﯼ ﺷﯿﺦ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﻧﻤﺮﻩ ﺗﻠﻔﻦ ﺧﻮﯾﺶ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﻧﻤﻮﺩﯼ!
ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﺧﺸﺘﮏ ﺑﺮ ﮐﻒ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ ﮐﻪ یاشیخ! ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺁﻥ ﺑﮑﺮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﮑﺮﺩ!
ﭼﻪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺭ ﻧﺪﺍﺩﻥ ﻧﻤﺮﻩ ﺗﻠﻔﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪﯼ که ﻣﺎ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﭘﺮﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎﻫﻠﯿﻢ!؟
ﺷﯿﺦ ﺷﯿﺸﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺪﺍﺩ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﺿﺒﻂ ﮐﻪ ﺁﻫﻨﮓ (ﻧﺎﺭﯼ ﻧﺎﺭﯼ ﻧﺎﺭﯼ) ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻢ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺪﺍﺩ:
هماﻧﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺁﻫﻦ ﭘﺮﺳﺘﻨﺪ!
ﺁﻥ ﺩﺍﻑ ﺍﺳﻤﯽ ، ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﺮﯾﺪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﺩ. ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎ ﭘﯿﮑﺎﻥ۶۷ ﮔﻮﺟﻪ ﺍﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺒﺮﯾﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﻫﻮﯾﺖ ﻭﺍﻗﻌﯿﺶ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ!
ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﭼﻮ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﺸﻨﯿﺪﻧﺪ ، ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺣﺮﻭﻑ ﺍﻟﻔﺒﺎ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﮕﺸﺘﯽ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﮐﻼﻍ ﭘﺮ ﮐﻨﺎﻥ ﺗﺎ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ ﺻﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺍﻭﻝ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ ﺷﺪﻧﺪﯼ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻞ ﺭﻭﻣﯽ ﺑﻪ ﻗﯿﻄﺮﯾﻪ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪﯼ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻠﻘﻪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ.

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۲:۰۰
مدیریت سایت
سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

جوک جدید 9

دختره عکس گذاشته از خودش... بعد پسره خیلی ریلکس و غیورانه اومده زیرش کامنت گذاشته:
.
.
.
دماغ خودته یا لنــز گذاشتی!




به دختره گفتم چی تنته
یه رب طول کشید تا جواب بده
بعدش گفت
یه تاپ صورتی با شلوارک سفید
گفتم چرا انقد طولش دادی
گفت اون لباسی که تنم بود
خوب نبود رفتم عوضش
کردم…
خدایا از آفرینش دخدرا
مشکریم....




اعتراف میکنم وقتی معلم سر کلاس نگام میکنه الکی سـرمو تکون میدم ینی میفهمم داره چی میگه !




مورد داشتیم به گرسنه سومالیایی ساقه طلایی دادن از تشنگی مرده!!!




مامانم زنگ زده مغازه میگه داداشت اونجاس هنوز؟
میگم نه چن دقیقه پیش رفت....
میگه یعنی کلا رفت؟!!
گفتم نه هنوز نصفش اینجاست !




دختر همچین جلو اسمش نوشته (بی اعصاب) .. انگار مثلا عصبی شه چه غلطی میتونه بکنه
دیگه دو تا جیغ و چار تا چنگ که این حرفارو نداره !




غضنفر آخر ماه رمضان به ماه نگاه میکنه و میگه:
ببین چقدر لاغر شدی، هم خودتو به گ ا دادی، هم ما رو ! :|

۲ نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۶:۰۰
مدیریت سایت